:: سال 22، شماره 77 - ( 9-1393 ) ::
جلد 22 شماره 77 صفحات 287-275 برگشت به فهرست نسخه ها
واژه‏گزینی فردوسی و نقش آن در انتظارآفرینی و گوش‏سپاری به شاهنامه‏خوانی
فریده وجدانی
استادیار دانشگاه زنجان ، vejdani@znu.ac.ir
چکیده:   (5438 مشاهده)

بازگوکردن یا خواندنِ داستان، قصه، روایت و غیره در مجالس سابقه‏ای بس کهن در تاریخ فرهنگی ایران زمین دارد. قِسمی از این سنت در روزگار فردوسی نیز رواج داشته و به‌صورت شاهنامه‏خوانی ظهور می‏یافته ‏است. حکیم توس با علم به این موضوع و امیدی که به خوانش نامورنامه خویش ‏داشته است، در به‏کارگیری برخی واژگان که بر مفهوم "صدا" دلالت دارند بسیار هنرمندانه رفتار کرده و از این طریق اسباب فزونی اشتیاق شنوندگانِ شاهنامه را فراهم آورده است.
پژوهش حاضر با استفاده از روش توصیفی‌ـ تحلیلی نشان می‏دهد که فردوسی برای القای مفهوم "صدا" واژگانی را برگزیده است که یا دامنه معنایی بسیار فراخی داشته‏اند،  یا خود درصدد گسترده‏سازی دامنه معنایی ‏آنها برآمده‏ است و بدین‌ترتیب هنگام به‏کارگیری این واژگان، ضمن آنکه تمام حواس شنونده را به یافتن منبع تولید "صدا" یا همان مصداق معطوف کرده است، تعلیق و انتظاری خُرد و کوتاه پدید آورده است که وقتی قرینِ آشنایی‏زدایی می‌شود، بر زیبایی و جذابیت سروده او می‌افزاید.
نویسنده با اذعان به اینکه شیوه واژه‏گزینی فردوسی که در این مقاله محل بحث قرار گرفته ‏است یگانه‌شیوه‏ای نیست که به انتظارآفرینی و گوش‏سپاری به شاهنامه‏خوانی می‏انجامد و سراینده نامورنامه ایرانیان برای انتظارآفرینی در این مجموعه عظیم شگردها دارد، بر آن است تا به بازنمایی جزئی از توانایی و خلاقیت فردوسی بپردازد که طی قرن‏های متمادی در گیرایی کلام شاهنامه‏خوانان نیز تأثیرگذار بوده است، ولی تاکنون هدف توجه و بررسی قرار نگرفته است.

واژه‌های کلیدی: شاهنامه، واژه‏گزینی فردوسی، شاهنامه‏خوانی، انتظارآفرینی
متن کامل [PDF 205 kb]   (2167 دریافت)    
نوع مطالعه: پژوهشي |


XML   English Abstract   Print



بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.
سال 22، شماره 77 - ( 9-1393 ) برگشت به فهرست نسخه ها