:: سال 19، شماره 70 - ( 1-1390 ) ::
جلد 19 شماره 70 صفحات 35-7 برگشت به فهرست نسخه ها
کهن‌نمونه‌ها در داستانی از هزارویک شب (حکایت جوذر)
مریم حسینی 1، عاطفه گزمه2
1- دانشیار/ دانشگاه الزهراء ، drhoseini@yahoo.com
2- کارشناس ارشد/ دانشگاه الزهرا
چکیده:   (8425 مشاهده)

هزارویک­شب همچون بسیاری از آثار ادبی جهان آیینه‌ای است که کهن‌‌نمونه‌ها را، به‌عنوان محصولات تجربه‌های مکرر بشر که در ناخودآگاه وی به یادگار نهاده شده‌اند، به‌شیوه‌ای نمادین منعکس می‌کند. مطالعه روان‌کاوانه اسطوره‌ها، که گنجینه آرزوها و اندیشه­های بشری­اند، نشان­دهنده حضور ناخودآگاه جمعی است که در این نمونه‌های ازلی آشکار می‌شوند. در این پژوهش یکی از داستان­های هزارویک­شب با عنوان «جوذر» با توجه به یافته­های یونگ در عرصه روان‌شناسی اسطوره­ تحلیل می‌شود. نتایج حاصل از پژوهش نشان می‌دهد که در این اثر علاوه بر کهن­نمونه­های اصلی همچون آنیما، آنیموس، پیر دانا، سایه و مادر، انواع کهن­نمونه­های فرعی نیز به چشم می­خورند. کهن­‌الگو­ها در سه دسته موقعیت­های کهن­نمونه­­ای، شخصیت­های کهن‌نمونه­ای و نمادهای کهن­نمونه­ای ­طبقه‌بندی شده­اند. در این پژوهش انواع موقعیت­های کهن‌نمونه­ای چون سفر، دیدار با آنیما و پیر خردمند و انواع شخصیت‌های کهن‌نمونه­ای چون قهرمان، پیر دانا و مادر و انواع نمادهای کهن‌نمونه‌ای چون اعداد و حیوانات دیده می‌شود. بررسی موردی حاضر درباره یکی از داستان‌های هزارویک­شب نشان‌دهنده قابلیت بالای این اثر برای مطالعه روان جمعی مشترک بشر در طول تاریخ است که شامل قصه­ها و افسانه­ها نیز می­شود.  

واژه‌های کلیدی: یونگ، نقد کهن‌نمونه‌ای، هزارویک‌شب، حکایت جوذر
متن کامل [PDF 275 kb]   (1276 دریافت)    
نوع مطالعه: پژوهشي |


XML   English Abstract   Print



بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.
سال 19، شماره 70 - ( 1-1390 ) برگشت به فهرست نسخه ها