:: سال 20، شماره 72 - ( 3-1391 ) ::
جلد 20 شماره 72 صفحات 71-53 برگشت به فهرست نسخه ها
نقد شالوده‌شکنانه دو داستان از بیژن نجدی (روز اسب‌ریزی و شب سهراب‌کشان)
حمید عبداللهیان 1، فرنوش فرهمند2
1- استادیار دانشگاه اراک ، abdollahian2002@yahoo.com
2- کارشناس ارشد ادبیات انگلیسی
چکیده:   (6489 مشاهده)

نجدی، داستان‌نویس صاحب‌سبک معاصر، ازجهات بسیار نویسنده قابل‌تأملی است. در داستان‌های او به‌دلیل رویکرد متفاوت به زندگی بشری و عناصر فرهنگ ایرانی نکات قابل‌بحث بسیاری می‌توان یافت. این مقاله سعی کرده است از دیدگاه نقد جدید شالوده‌شکنی به بررسی دو داستان از نجدی بپردازد. این دو داستان عبارت‌اند از: روز اسب‌ریزی و شب سهراب‌کشان. نقد شالوده‌شکنانه براساس نظریه دریدا شکل گرفت. ابتدا در فلسفه و بعد در نقدادبی به‌کار رفت. پایه نقد شالوده‌شکنانه بر یافتن تقابل‌های دوتایی و بحث برسر آن‌ها برای یافتن موارد تناقض و درنهایت رد پیش‌فرض‌های پذیرفته‌شده است. نتیجه این جستجوها معمولاً تردید در مبانی فرهنگی و باورهای پذیرفته‌شده‌ای است که پیشاپیش بدیهی دانسته می‌شود. تقابل‌ها در داستان‌های نجدی معمولاً برپایه تضاد بین انسان و حیوان؛ انسان و طبیعت؛ و انسان و تمدن است. در داستان روز اسب‌ریزی تقابل بین انسان/حیوان و آزادی/اسارت در درون‌مایه اصلی تناقض‌هایی ایجاد کرده است که از متن استخراج می‌شود. در داستان شب سهراب‌کشان تضاد بین دنیای خشن مردسالار و دنیای معصومانه کودکانه (تجربه/ناپختگی یا نقص/کمال) باعث ایجاد تضاد و تناقض می‌شود و در درون‌مایه داستان تردید ایجاد می‌کند.

واژه‌های کلیدی: نقدادبی، شالوده‌شکنی، داستان معاصر ایران، بیژن نجدی، ژاک دریدا
متن کامل [PDF 225 kb]   (1106 دریافت)    
نوع مطالعه: پژوهشي |


XML   English Abstract   Print



بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.
سال 20، شماره 72 - ( 3-1391 ) برگشت به فهرست نسخه ها