@ARTICLE{Eshghi, author = {Eshghi, Fatemeh and }, title = {The effect of Persian text translations on appreciation of Iranian history and culture in France }, volume = {18}, number = {68}, abstract ={آشنایی فرانسویان با فرهنگ و ادب ایرانی در مقایسه با شناخت فرهنگ یونانی و لاتین دیر صورت گرفت. تاریخ زبان فرانسه را باید از تاریخ ادبیات فرانسه جدا کرد. زبان فرانسه کم‌کم از قرن پنجم میلادی بعد از استقلال از امپراتوری روم شکل گرفت، حال آنکه تاریخ ادبیات فرانسه از قرن دوازدهم با جنگ‌های صلیبی و اولین‌بار با ادبیات حماسی خودنمایی کرد. کشیشان مسیحی فرانسوی، که در به وجود آوردن زبان فرانسه و ادبیات فرانسه نقش به‌سزایی داشتند، با نام زرتشت از طریق ترجمه کتاب‌های تاریخی یونانی و لاتین آشنا بودند. اما بیشتر، از طریق تورات و انجیل، ایران باستان را نجات دهنده یهودیان و بعداً عیسی مسیح می‌دانستند. در طول جنگ‌های صلیبی ایران همواره چون کشوری عربی شناخته می‌شد. با رفت و آمد کشیشان مسیحی در دوران مغول و تأثیر مسیحیان در دربار نام ایران بالا گرفت. اما ارائه ترجمه‌های تاثیرگذار را باید از دوران صفویه به بعد و در نتیجه اقامت‌های طولانی آنان در ایران و فراگیری زبان فارسی دانست. اینجا به دو مقطع زمانی مهم برای شهرت نام ایران باید توجه کرد: قرن هجدهم که در آثار این دوره، دست‌مایه‌هایی تحت تأثیر ترجمه متون فارسی، و نیز اثار اقتباسی و تقلیدی دیده می‌شود. این ترجمه‌ها از رنسانس تا آخر قرن هفدهم بیشتر به دست فرستندگان دربار، به‌خصوص مبلّغان مسیحی، صورت گرفته بود و به شکل لغت‌نامه‌ی تحلیلی، رمان‌های شرقی، موضوعات نمایشنامه‌ای، حکایت و افسانه بود. همچنین خاطراتی از سیّاحان پروتستان فرانسوی در دست بود که دید انتقادی‌شان، به‌دلیل در اقلیت قرار داشتن، گشایشی بود بر نقد رژیم‌های استبدادی در اروپا، نقد کشیشان مسیحی و نیز روش‌های تعلیم و تربیت در قرن هجدهم. این منابع بر آثار متفکرانی چون مونتسکیو، ولتر، آنکتیل دوپرون و نویسندگان دایر‌ه‌المعارف مانند دیدرو که دوران بحران تفکر انقالب کبیر فرانسه را رقم زدند، تأثیر به‌سزایی بر جای گذاشت. گرچه ترجمه‌ها افلاطونی، فرامتنی و قوم‌مدار بودند و به دلیل عدم تسلط بر زبان فارسی کاستی‌هایی داشتند، چنان تأثیری بر تفکر جامعه فرانسه گذاشتند که تأسیس رشته بااهمیتی به نام شرق‌شناسی در قرن نوزدهم پیامد این تأثیر بود. مقطع زمانی دوم، قرن نوزدهم است که در خلال آن، ترجمه آثار فارسی نظام‌مندتر شد و به قلم فرستاده‌های سیاسی آموزش‌دیده صورت گرفت. تأثیر این ترجمه‌ها نه تنها در بخش سیاسی بلکه در بخش ادبی نیز مشاهده می‌شود. آثار شاعرانی چون سعدی و حافظ بر مکتب رمانتیسم به‌خصوص آثار ویکتور هوگو، و بر مکاتب ادبی دیگر چون سمبولیسم و سوررئالیسم بسیار تأثیرگذار بود. در بخش مردم‌شناسی، گوبینو تحت تأثیر نژاد آریایی بحث‌ها و تبادل‌نظرهای زیادی برانگیخت که منجربه آرمان‌های نژادپرستانه در قرن بیستم شد. }, URL = {http://jpll.khu.ac.ir/article-1-975-fa.html}, eprint = {http://jpll.khu.ac.ir/article-1-975-fa.pdf}, journal = {Persian Language and Literature}, doi = {}, year = {2010} }