1- دانشگاه شهیدبهشتی تهران ، sina_bashiri70@yahoo.com 2- دانشگاه شهید بهشتی تهران
چکیده: (138 مشاهده)
هنر و ادبیات مدرن با بذل توجه به مضامین منفی و نامتعارف فلسفی که پیش از این نقش چندانی در زیباییشناسی کلاسیک برعهده نداشتند، مبانی زیباییشناسی نوین را متحول کرد. «مرگ» یکی از آن مؤلفههایی است که بر مبنای اندیشههای مکاتب اگزیستانسیالیسم و پساساختارگرایی به عنوان عنصر محوری ادبیات مدرن شناخته میشود. در رمان مدرن مرگ هم از منظر محتوایی و هم از نظر زبانشناختی و هنری در ساختار و بافت داستان نقش اساسی ایفا میکند و بسیاری از وجوه زیباییشناختی رمان حول محور آن میگردد. صادقی به عنوان یکی از نویسندگان پیشروی ایران در رمان ملکوت، مضمون «مرگ» را موضوع داستان خویش قرار داده و بسیاری از جنبههای ادبی اثرش را پیرامون این مفهوم به کار برده است. در این پژوهش با بهرهگیری از روش توصیفی-تحلیلی میکوشیم وجوه زیباییشناسانۀ مرگ در رمان ملکوت را که به دیگر مؤلفههای زیباییشناسی مدرن گره میخورد مورد بررسی قرار دهیم. یافتههای پژوهش نشان میدهند که رابطۀ مرگ با دیگر مؤلفههای زیباییشناسی مدرن چون تناقض، غیاب، ابهام موجب اهمیت یافتن جنبههای تاریک هستی، سکوت و بیانناپذیری و امتناع اثر از پرداختن به زیباییشناسی متعارف شده است.