دانشگاه شهیدمدنی آذربایجان ، dastmalchivida@yahoo.com
چکیده: (151 مشاهده)
در سلسله تحقیقات و نقدهای روانشناختی آثار صادق هدایت، مسألۀ مادر شرور در قالب شخصیتهای متنوع داستانی او مطالعۀ مستقلی میطلبد. اصطلاح «مادر شرور» برآمده از وجه دوگانۀ کهنالگوی مادر در روانشناسی اسطورهگراست که با نظریههای فروید و یونگ و شاگردانشان در قلمر مطالعات علوم انسانی کاربرد پیدا کرده است. هدایت در رمان «بوف کور» با شخصیت سیال مادر راوی (عمۀ راوی/دختر عمۀ راوی)، در داستان کوتاههای سه قطره خون با شخصیت رخساره (زن شرور)، آبجیخانم با شخصیت مادر آبجی، زنی که مردش را گم کرد با شخصیت مادر زرینکلاه و خود زرینکلاه، و در دو داستان چاپ نشدهاش با شخصیت مادر عنکبوت و مادر مرد مقتول، مادر شرور و تبعات حضورش را در زندگی شخصیتهای اصلی داستانهایش به تصویر کشیده است. از این روی مقالۀ حاضر با روش توصیفی تحلیلی، قصد دارد به قدرت تأثیر مادر شرور در نکبتبار بودن سرنوشت شخصیتهای آثار هدایت(عقدۀ مادر، روانپریشی، خودکشی، دیگرکشی) بپردازد.