1- دانشگاه حکیم سبزواری ، z.jamshidi@hsu.ac.ir 2- دانشگاه کردستان
چکیده: (125 مشاهده)
خوانش اسطورهـجامعهشناختی متون، روشی است که میتوان به یاری آن، ریشۀ اسطورهای پارهای از مفاهیم جامعهشناسی را آشکار کرد. کلیله و دمنه یکی از آثار ادبی و فرهنگی مشترک هند و ایران است که بسیاری از مطالب مندرج در آن بر اساس تفکر آریایی ملتهای مذکور نوشته شده است. در جستار حاضر به روش توصیفیـتحلیلی، موضوع قشربندی اجتماعی را در بابهای «شیر و گاو» و «بازجست کار دمنه» با رویکرد اسطورهـجامعهشناختی تحلیل کردهایم. آرای «ژرژ دومزیل» حاکی از این است که طبقهبندی در میان اقوام هندواروپایی یکی از اصلیترین ساختارها برای ایجاد نظم اجتماعی بوده است و «کینگزلی دیویس» و «ویلبرت مور» نیز چنین نظری در مطالعات جامعهشناسی خود دارند. تحلیل بابهای ذکرشدۀ کلیله و دمنه با این دو نظریۀ اسطورهای و جامعهشناختی، نشان میدهد که ساختار داستان شیر و گاو با ساختار طبقاتی جوامع هندواروپایی منطبق است؛ ساختاری طبقاتی که به هیچ وجه، تحرک طبقاتی را برنمیتابد و همانطور که در باب «بازجست کار دمنه» مشخص میشود، اقدامکنندگان به تحرک طبقاتی فرجامی جز ادبار و نابودی نخواهند داشت. در بابهای مورد مطالعه، دمنه، عامل تحرک طبقاتی نافرجام، کلیله، مدافع و پذیرندۀ قشربندی بهعنوان واقعیتی انکارناپذیر، شیر، مادر شیر و پلنگ که از طبقۀ اشراف هستند، حافظ و نگاهدارندۀ قشربندی به عنوان ساختاری تنظیم کننده محسوب میشوند. قشربندی موجود در این بابها، صورتی دیگر از کنشهای سهگانۀ اسطورهای جوامع هندواروپایی است که خود عامل شکلگیری طبقات اجتماعی در این جوامع شده است.