1- گروه زبان و ادبیات فارسی دانشکده ادبیات و زبانهای خارجی دانشگاه کردستان/ سنندج 2- گروه زبان و ادبیات فارسی دانشکده ادبیات و زبانهای خارجی دانشگاه کردستان/ سنندج ، dr.ahmadparsa@gmail.com
چکیده: (166 مشاهده)
تعامل و تناظر مجموعهای از عناصر زبانی، ادبی، روایی و گفتمانی، شبکهای از روابط را با ضرایب تأثیر متفاوت در پیوند با متن شکل خواهند داد. ترکیب و تلفیق آرای نظریهپردازان حوزههای زبانی، گفتمانی و روایی، پژوهشگر را از یکسونگری باز میدارد و زمینهی دست یافتن به نتایج مطلوبتر را فراهم میسازد. در پژوهش حاضر کوشیدهایم با رویکردی تلفیقی برخی از مهمترین عناصر زبانی، گفتمانی و روایی را به عنوان عوامل مؤثر در شکلگیری معنا برشمرده با توصیف جایگاه و نقش هر یک از این عناصر در متن به درک سویههای درونمتنی و برونمتنی دست یابیم. بدین منظور در حوزهی زبانشناسی نظریهی سه سطحی هلیدی و حسن (زمینه، عاملان و شیوهی گفتمان) را اساس تحلیل قرار دادهایم و جهت توصیف زمینهی گفتمان به آرای ریفاتر در باب شعرشناسی اشاره کردهایم و در حوزهی روایتشناسی به برخی از سخنان روایتشناسان ساختارگرا ارجاع دادهایم. جهت توصیف عاملان گفتمان نیز آرای ون لیوون (2008) در باب گفتمان و کنشگران را بهکار گرفتهایم. نتایج تحقیق نشان میدهد که اولاً بنمایه و زمینهی گفتمان در شعر آرش کمانگیر، بازتولید کیش انتظار و امید به رهایی از طریق ظهور قهرمان و منجی است. ثانیاً عاملان (کارگزاران) گفتمان به دو دستهی اصلی عامل فاعلی و پذیرندهی عمل تقسیم شدهاند. آرش در نقش قهرمان قربانی، عامل فاعلی روایت است و مردمان شهر که منفعل و منتظر هستند در نقش پذیرندهی عمل بازنمایی شدهاند. ثالثاً کسرایی با توجه به میدان گفتمانی و اعتقادی خاصی که بدان تعلق دارد، شخصیت پادشاه را در روایت حذف کرده است.