1- دانشگاه قم ، hasan69shahryari96@gmail.com 2- دانشگاه قم
چکیده: (162 مشاهده)
داستانها و اندیشههای حماسی ظرفیتهایی دارد که بخشی از آن جنبشهای مقاومت انقلابی و رهاییبخش را تغذیه میکند و پارهای دیگر در خدمت نظامهای ضد بشری و دیکتاتوری و انواع بنیادگرایی درمیآیند. این ظرفیت حماسی ایران سببشده تا به مقتضای هر دوره، گاه در قالب منظومههای حماسی، گاه در لابهلای صفحات آثار تاریخی و گاه در قالب رمانها و داستانهای تاریخی ظهور یابند و خویشکاری خود را به انجام رسانند. رمانهای تاریخی بهمثابه یکی از انواع ادبی نوظهور در دوره قاجار، پیوستگی عمیقی با روایات و اندیشههای حماسی دارند که نویسندگان با اهداف و شیوههای گوناگون از آن بهره بردهاند؛ بنابراین انجام پژوهشی با هدف بررسی اهداف نویسندگان، چگونگی کاربرد و حتی تحولات راهیافته به حماسه و اندیشههای حماسی در این آثار بر پژوهشگران ادبیات ضروری است. از اینرو، در پژوهش حاضر با استفاده از منابع کتابخانهای و روش توصیفی، تحلیلی و مقایسهای نتایجی به دست آمد که عبارتاند از: 1. در رمانهای تاریخی دوره نخست(1284 _1300)، با توجه به خطر نابودی هویت ایرانی در برابر بیگانگان، نویسندگان با نگاهی آموزشی در پی ترویج اندیشههای حماسی برای ایجاد روحیه مقاومت، اتحاد و دفاع از سرزمین بودهاند؛ 2. در آثار دوره دوم(1300 _ 1320)، عنصر حماسه چون ابزاری در خدمت دربار و بیان اندیشههای ملیگرایانه پهلوی اول قرار دارد؛ 3. دوره سوم(1320_ 1332)، تحت تأثیر ورود متفقین به ایران و تزلزل دربار، اندیشههای حماسی دچار رکود میشود و داستانها و قهرمانان عیاری جای پهلوانان و اندیشههای حماسی را میگیرد.