1- استادیار دانشگاه شهید چمران اهواز ، asadabshirini@gmmail.com 2- استادیار دانشگاه شهید چمران اهواز 3- دانشگاه شهید چمران اهواز
چکیده: (130 مشاهده)
شعر «آخر شاهنامه» یکی از شعرهای درخشان مهدی اخوان ثالث است که تحت تأثیر کودتای 28 مرداد سال 32 رنگ یأس و اضطراب به خود گرفته است. زمینهها و عوامل فردی و اجتماعی بسیاری در شکلگیریِ این دو مقولۀ بههم پیوستۀ عاطفی تأثیرگذارند. در شعر اخوان اما شاید تأثیرگذارتر از مرگ نزدیکان، شکست نهضت ملیِ برخاسته از وقایعِ مربوط به نفت بود که یأس و اضطراب را در ذهن و روانِ شاعرِ شکستخوردۀ معاصر، نمایان ساخت. شعر «آخر شاهنامه» به جهت جنبۀ روایی، برخورداری از زبان کهن خراسانی، هنجارگریزی نحوی و ساختار منسجم آن، قابلیّت بررسی با رویکردهایِ ادبی جدید و بهویژه نقد ساختارگرایی را دارد. در این پژوهش با روش تحلیلی – انتقادی و با استفاده از رویکرد نقد ساختاری، تلاش شده است تصاویر اضطرابآور و یأسآلود این شعر در دو محور افقی و عمودی بررسی شود تا از این طریق علل شکوه و انسجام آن با استفاده از دستاوردهایِ نقد ادبی جدید واکاوی شود. یافتههای این پژوهش نشان میدهد که اخوان در این شعر بیش از شصت و پنج تصویر یأسآلود و اضطرابآور را با استفاده از ابزارهای تصویرآفرینی همچون: کنایه، استعاره، تشبیه، نماد، متناقضنما و... در دو محور محور همنشینی و جانشینی به کار گرفته است تا از این طریق فضای پر از یأس و اضطرابِ دهۀ چهل را ترسیم کند.